وقتی پنپرزهای یک بچه ، کوچک می شود
وقتی پاچه هایش کوتاه شده اند
و آستین های بلوزش انگار که آب رفته اند
یعنی دارد بزرگ میشود
آنقدر تدریجی و نامحسوس اتفاق می افتد که فکر میکنی دختر کوچولویت ناگهان بزرگ شده !
آنقدر که برای همه چیزش یک سایز بزرگتر دست وپا کنی!
دخترکم انگار فهمیدن هایش هم بزرگ شده !
خودش را ، مرا و پدرش را می شناسد .
کتاب و عروسک و جغجغه را دوست دارد
سعی می کند اشیاء را بگیرد
و این یعنی بزرگ شده
و فرایند بزرگ شدن یعنی
چند وقتی از عمر همه چیز گذشت ....