سالهای سال است وقتی کسی به ما ظلم می کند از منظر انصاف که می نگریم از جاهلانش می یابیم !
ویادمان می افتد که با این جماعتی که بارها روان ما را جویده اند به اندازه وسعشان برخورد می شود !
با یک حساب سر انگشتی حسابشان از محاسبه پاک است !
و ایشان همچنان به پیشه غیر شرافتمندانه ظلم اشتغال دارند...
این همه اتفاق می افتد تا دل ما در کوره حوادث بگدازد ، روانمان سخت گردد و به گور عالم و آدم یک لبخند عارفانه بزنیم !
کاش دل ها می فهمیدند تا ظلم را به زور به تن ابتلائات وصله نمی زدند
یادم باشد به کودکانم بیاموزم که عمق جاهلیت به ژرفای درون ناپیدای آدمی است!!
با حلوای شهادتین کام کسی از تلخی آن جاهلیت عمیق شیرین نمی شود!!
فردای قیامت زن ابولهب تنهاکسی نیست که فی جید او حبلی از مسد است !!
گاهی به چه زوایای تاریکی بر می خوریم !!
اسلام شبیه گویش مردم پایتخت همه گیر می شود ولی فرهنگ اسلام ناب محمدی (ص) ناشناخته می ماند!!
گاهی حقیقت ها را در دل توده های ظاهرا از همه جا بی خبر می یابی !!
و آن ها چقدر خوب توانسته اند از شبیه بودن به ابولهب و همسرش بپر هیزند!!