سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره
منوی اصلی
آرشیو مطالب
صفحات اختصاصی
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
ابر برچسب ها
آمار و اطلاعات

بازدید امروز : 25
بازدید دیروز : 104
کل بازدید : 227124
تعداد کل یاد داشت ها : 63
آخرین بازدید : 103/9/7    ساعت : 7:40 ص
با تشکر فراوان از پایگاه جامع عاشورا Ashoora.ir

.

 

اشهد ان فاطمه الزهرا (س) عصمت الله الکبری و حجه علی حجج

 

 

آی قصه  قصه قصه....

قصه ننه مدبر و عدالت کوچولو برای تمام نوزادان و خرد سالان دهه شصت

 

دولتی که پیش از آغاز فعالیت های دیپلماتیک خود در حالی که تمام شرق وغرب عالم نظاره گرش بودند اول با زاغه نشین ها و ندار ها و فقیر بیچاره ها یاد داشت همکاری و تفاهم   امضا کرد!دولتی که قبل از هر وعده ای

 این شعار روداد:

 اللهم عجل لولیک الفرج.......

 

شاید یکروزی ننه ها  برای بچه های کوچکشان قصه هزار ویکشب میگفتند تا بچه خوابش ببرد. اما نه این دولت از اون ننه هابود نه مردم اون بچه ها و نه این قصه اون هزار ویکشبها.

این ننه مدبر برای بچه اش قصه را اینطوری شروع میکنه:

اللهم عجل لولیک الفرج

یکی بود یکی نبود خدا بود هیچکی نبود....یه روز بهاری عدالت کوچولوهمراه با یازده تا برادرش برای چرای گوسفنداشون به دامنه کوه رفته بودند.برادرای عدالت کوچولو که میدونستن پدرشون عدالتو از همه بیشتر دوست داره اونو توی یه چاه عمیق انداختن ولباسشو با خون گوسفندا قرمز کردن و به ده بر گشتن....

پدر و مادر عدالت که فکر کرده بودن عدالت واقعا مرده شب وروز گریه میکردن.

بزرگ ده به مردم گفت عدالت نمرده !

اما هیچکس حتی پدر ومادر عدالت کوچولو باور نکردند ؟!!

بچه از ننه مدبر پرسید:ننه آخرش چی شد؟عدالت پیدا شد؟

ننه مدبر جواب داد: حالا صبر کن..

.یه روز که یه کاروان از کنار چاه میگذشت صدای ناله عدالتو شنیدن .اونو از چاه بیرون کشیدن و به یه شهر دور بردن ودر بازار بزرگ اون شهر به یه مرد تپل فروختن...

روزها میگذشت و عدالت برای خونواده اون مرد تپل کار میکرد تا اینکه اونقدر بزرگ شد که تونست به شهرش برگرده.

عدالت از کوه ها وجنگل ها و دریاها گذشت تا به دهشون رسید...

مردم باور نمیکردن که عدالت زنده باشه .پدر عدالت که دیگه خیلی پیر شده بود و چشماشو به خاطر گریه های زیاد از دست داده بود دستای عدالت رو به چشماش کشید و دوباره بینائیشو بدست اورد.

او هم خیلی طول کشید تا باور کند عدالت زنده است..

آخر کار همه مردم و پدر ومادر عدالت پشیمون شدن از اینکه چرا به حرف بزرگ شهر گوش نکردن ؟!

قصه ننه مدبر به سر رسید .عدالت هم به خونش.اما بچه هنوز بیدار بود و حالا حالا ها قصد نداشت بخوابه.........(!)

به امید برپائی عدالت فراگیر مبتنی بر کرامت همه بشریت بدست حضرت ولی عصرارواحنا فدا.

اللهم اهدنا صراط المستقیم






برچسب ها : سیاست  ,
      

حدیث سیم

رسول اکرم (ص)فرمودند:چون در شب معراج مرا به آسمان هفتم و از آنجا به سدره المنتهی و از آنجا به حجابهای نور بردند پروردگارم ندا کرد:من دوست دارم که تو بنده و حبیب و پیغمبر من باشیوبرادرت علی جانشین وباب مدینه علم تو باشد.او حجت من وپیشوای بندگان من استکه بوسیله او دوستان من از دشمنانم شناخته گردندوهم بوسیله اوحزب شیطان از حزب الله تمیز داده میشود.

پیامبر در ادامه این حدیث فرمود:جبرئیل به من خبر داد که امتم بر علی ستم کنند واو را از حقش باز دارندو شهید نمایندو فرزندانش را نیز به قتل برسانند وبر آنان ظلم روا دارند اما عاقبت این ظلم ها پایان می یابد و قائم آنان ظهور میکند و همه امت ها دوستدار آنان میگردند.

(ترجمه جلد سیزده بحار الانوار /باب ششم/چاپ 81/ صص 285-286)

 

به جای حدیث در ادبیات

(لعن علی عدوک یا علی

 اولی و دومی وسومی)

ولعن اعدائهم اجمعین بلاخص جهود و عمالش

 

قسمت آخر

 مرگ بر.....

لحظه های تب دار یک ملت

سلام قهرمان دیروز!

میدانی حکایت تو و همراهانت چه چیزی را برای من تداعی میکند؟(نوار غزه را دارند با خاک یکسان میکنند !طول همین مدت کوتاه ....همین چند ساعت اخیر که همه پای تی ویهایشان بودند چندین عضو مبارز جبهه جهاد اسلامی ترور شدند.مسجد براثا دریای سرخ شد.کودکان عراقی با صدای انفجار بزرگ شدند؟!اما تو در دل پیشرفت از همه جا بی خبر بودی .)

وقتی به پوشش خبری رسانه ها و تبلیغات کذائی جرایدوهیجان مردم و این پایان تلخ فکر میکنم یادم به این آیه می افتد:در عزت و خواری شما نقشی ندارید و همه چیز از خداست.هنگامی که بسیاری می کوشند تا کسی را به عزت برسانند اما خدا نمیگذارد وهنگامی که همه میخواهند کسی را به ذلت بکشانند اما خدا نمیگذارد.

معلوم است که هیچ اندیشمندی نمی خواهد غم به خانه دل این مردم مظلوم از بعضی جاها بی خبر برود اما این ماجرای جام جهانی باید برای صاحبان اندیشه پند بزرگی باشد.شما نماینده یک ملت مسلمان بودید!می خواهم بپرسم چند نفرتان به حدود شرعی پایبند بودید؟خدا حق ملت مظلوم از بعضی جاها بی خبر را پایمال نمیکند.این حق ملت است که بداند !هنوز سربند یا زهرای علی دائی در بازی کویت خاطرم هست و زیارت عاشورا خواندن در زمین عربستان!شما هم عارتان میشود ورزش را با ارزشهای دینی مختلط کنید؟ شما در دل پیشرفت از اوضاع جهان اسلام بی خبر بودید و شاید هم خودتان را به بی خبری زدید.....

کوفی عنان.........برای کودکان کشته شده فلسطین ابراز تاسف کرد .نوک زبانم گیر کرده چرا نگویم ؟شما وسیله سرگرمی ملت شدید در حالی که میتوانستید با یک انقلاب ورزشی جهان را متحول کنید.آخر شما را چه به انقلاب؟در پایان نوشته ام شما بازیکنان بی تعهد را به فوتبال ضد ارزشی محکوم میکنم.نتیجه فراموش کردن خدا مبارکتان.

حرف آخر :دوستان فدائیان اسلام اعلام جهادمی کند!!!!!!!!!!

جهاد اخلاقی.

اللهم اهدنا الصراط المستقیم






برچسب ها : شهادت  ,
      
<   <<   26   27   28   29   30   >>   >