سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره
منوی اصلی
آرشیو مطالب
صفحات اختصاصی
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
ابر برچسب ها
آمار و اطلاعات

بازدید امروز : 32
بازدید دیروز : 104
کل بازدید : 227131
تعداد کل یاد داشت ها : 63
آخرین بازدید : 103/9/7    ساعت : 10:8 ص
با تشکر فراوان از پایگاه جامع عاشورا Ashoora.ir

 اول بمناسبت سالگرد اشغال فلسطین

 

http://www.parsiblog.com/PhotoAlbum/fadaeyan/childs4.jpg 

  

یا اقصانا لا تهتم نغسل ساحاتک بدم

 

دوم

یا لطیف

داستان کوتاه

برای بچه های خوب نسل دوم و سوم.

 

پدر :      اصلا خودت میدونی چیکار داری میکنی بابای من!

آخه پسرم این چه روشیه که تو در پیش گرفتی ؟

با این کارای تو من دیگه نمیتونم تو چشم همکارام نیگاه کنم....

والله آبرو برام نمونده دیگه!

 

پسر :    بسه دیگه آقا جون

شمام دارین شورشو در میارین. آخه مگه جرم کردم؟

اصلا میدونید چیه شما برای خودتون بیشتر از خونوادتون ارزش قائلید.

شما حرف همکاراتونو به آرامش ما ترجیح میدین...

بابا آخه منم آدمم چرا اینقدر تحکمی برخورد میکنی ؟چرا نمیذاری من هم کار خودمو بکنم؟

من نمیدونم شما چرا متوجه نمیشین! من دوست دارم این تیپی لباس بپوشم؟ چون استفاده بد از اینا میشه منم نپوشم؟

آقا من دوست ندارم برم دانشگاه!

شما که اینقدر بحث میکنین که نمیخواید درس بخونید اونم رشته ای که هیچ علاقه ای بهش ندارید...

همین شما ودوستاتون همین همکارای مقدستون فکر میکنید هنر کردید با سهمیه ایثارگری و هشت سال جنگیدنتون رفتید  دانشگاه برای خودتون کسی شدید؟

تو رو خدا یه نیگا به زندگیمون بنداز!

چرا وضعیت من و مامان و مائده باید اینجوری باشه؟ منم تلفن همراه می خوام...ماشین میخوام. خیلی ها درس نخوندن از همین باباهای دوستام اما بیا ببین چه زندگیایی دارن.

چرا من نباید مثل دوستام زندگی کنم ؟

 

پدر :      دستت درد نکنه آقا سجاد اینه رسمش؟ انگار بی فایده است .ما با هم به نتیجه نمیرسیم.

تو الان این همه نعمت دور وبرتو نمیبینی.همش سابقه جبهمو به رخم میکشی ...

امروز به این نتیجه رسیدم که در مورد شما نون حلال تنها افاقه نمیکنه!

هر جور میخوای قضاوت کن .

ضمنا نمی خواستم بگم اما مجبورم کردی :

من با سهمیه دانشگاه نرفتم . اتفاقا اونسال رتبه ام دو رقمی شد.

در مورد دوستامم

اینطوری قضاوت نکن اگر بعضا با سهمیه رفتن دانشگاه حقشون بود .اصلا خوب شد که با سهمیه رفتن ....

آخه تو که نمی خوای بفهمی یه پسر هیجده نوزده ساله همه زندگیشو توی شهر رها کنه بیاد زیر بارون خمپاره و ترکش یعنی چی !

تو دلت خوشه . آینده ت روشنه .ببین دغدغه تو چیه ؟تو همین قدر می فهمی...

تو داری مقایسه میکنی خودتو با آدمائی که تو اون مقطع خودشون هم نمیدونستن چقدر دیگه زنده اند.

بعد از جنگ هم به خاطر فاصله ای که بین مقاطع تحصیلیشون افتاده بود کلی مشکل داشتن.

البته اینارو بدون محاسبه شرایط محیطی و روانیشون گفتم!

شما که به اصطلاح از روان شناسی خوشت میاد! چرا نمی فهمی ؟

تومثل ماهی هستی تو آب...

من که بیرون آبم دارم میبینم همون بی شرفائی که هشت سال جلوی پیشرفت جوونای ما رو گرفتن حالا یه جور دیگه وارد میدون شدن.

من میدونم شرایط شماها از اون روزا سخت تره!

اما سجادی بابا اینا دلیل نمیشه اشتباهاتمونو بندازیم گردن زمونه.

من نمی دونم با چه زبونی بگم دلیل همه این مشکلات ما اونان.

اونا  مارو هشت سال عقب نگه داشتند از همه چیز حتی کشتی های باربری که حامل گندم بودرو مصادره کردن ...

این در حالی بود که این جنگ رو خودشون راه انداختن...

اونا هنوزم دست از سر ما بر نداشتن.

سجاد بابا گوشم پره از صدای خمپاره ها . سرم بدجوری تیر میکشه ....آخ.....خمپاره زدن بخوابین...بخوابین...

 

غروب آرام یکروز بهاری بیمارستان شهر

پزشک: متاسفم ما تمام تلاشمونو کردیم....

جمجمه بد جوری آسیب دیده بود.

معذرت میخوام ایشون موجی بودن؟

پایان

مهدیا  بهار 1385






برچسب ها : شهادت  , دفاع مقدس  ,
      

علی ان حزب الله هم الغالبون

فریاد بنیادگرائی سردارخیبر از حنجره رئیس جمهور بسیجی به گوش اساطیر بین الملل رسید

یکی گفت : این جور نامه ها یاسین به گوش خر خوندنه ! البته اگر منظورش از خر بوش باشه خدائیش راست میگه .
اما خیلی روشنتر از این حرفاست !
معلومه که این نامه برای همه دنیاست به جز بوش ....
اصلا کی میتونه تصور بکنه یک پیرمرد روحانی یکروز از مردم کوچه و بازار آدم هائی رو به وجود بیاره که بتونن یک شبه اوضاع دنیا رو متحول کنن .
آدم هائی که در عین گمنامی شهره زمین وآسمونند.
کسی دقیقا نمیدونه قراره چه اتفاقی بیفته اما من توی انباری دفتر خاطرات جنگم اونجا که از آینده خبر میدن یه تیتر پیدا کردم:
جبهه بنیاد گرائی در تمام عالم زیر پرچم محمد رسول الله تشکیل شده است.
البته این خبری بود که حاج احمد متوسلیان سالها پیش از تحقق بنیاد گرائی در بوسنی داده بودکه امروز مضمون همین کلامو از زبون رئیس جمهورمون میشنویم.
پیام دکتر نه مشابه نامه های سلیمان به بلقیس بود نه شبیه انذار موسی فرعون را.
نامه محتوی دستنوشته یکی از شاگردان مکتب خمینی بود.
مخاطب پیام او همه ساکنان این سیاره دور افتاده بودند .
اگر قبلا گوش تیز میکردیم که منظورم از قبلا هفت هشت سال پیشه شاید کمی هم قبلتر اونوقت صدای حاج ابراهیم همت را می شنیدیم که می بایست بعضی از حضرات اونو فریاد میزدند که نزدند .راستی نایب شهدا شدن مرد می خواهد ! فریاد زدن عرضه می خواهد! جای علی نشستن شعور میخواهد...که البته تاریخ نشون میده خیلی ها اینها رو نداشتن.
کاش مردم میدونستن سالها پیش قابلیت کسب این تعالی ها را داشتند. کاش می شد مثل حاج ابراهیم خیانت ها را رو کرد...
کاش میشد به همه بگوئیم ما سه تا هشت سال درگیر جنگ بودیم .
اولین هشت سال سعی کردیم هر چه از انقلاب به دست آورده ایم حفظ کنیم و کردیم اما هشت سال بعد به نام توسعه مرکب تاختیم و پیش رفتیم و هشت سال آخر هشت سال نتیجه گیری هر چه بدست آورده بودیم از دست دادیم.واین دو هشت سال چه نبرد غیر منصفانه ای بود .
اما اینبار خود خدا برای نجاتمان آمده...
خدا دلش به حال زاغه نشین ها سوخته . دلش به حال رفح وغزه و طولکرم سوخته .
خدا از همان اول هم نمی خواست حرمت سرزمین پر ازخاطره علما "نجف" با قدوم نجس العین سپاه بوش شکسته شود .
خدا دلش برای دختر کان در معرض تهاجم بصره سوخته .
خدا میداند که اگر امور ما با این کرسی نشینان بی آبروی بدهکار عالم و آدم باشد پرچم اسلام بی علمدار نقش زمین میشود چه برسد به اینکه بخواهیم مرزهای اسلام را فرا ملیتی و فرا قومیتی بکنیم .اسلام باید توسط دولت ایران جهانی بشود.اینرا خسرو پرویزاز نامه پیامبر نفهمیده بود.
اما حضرت روح الله فهمید . شهدا فهمیدند . مافهمیدیم.
اما این هشت سال !
ما در این جنگ هشت ساله قرار است انقلابمان را جهانی بکنیم قرار است ملت های شرق و غرب را از خواب گران سر سپردن به دولت مردان خائن و انسان کش بیدار کنیم.
ما در این هشت سال هم باید آنچه از دستمان رفته پس بگیریم و هم تمام آنچه حقمان بوده .
ما قرار است حق همه ملت های دنیا را بدهیم.
نامه دکتر بیدار باشی بود برای مردم دنیا .
رئیس جمهور بسیجی دست اسرائیل و هم قطارانش را برای دنیا رو کرد.
این هم اندر برکات تحصیل در مکتب امام (ره)..........

کل من علیها فان ویبقی وجه ربک ذولجلال والاکرام.
فدائی اسلام مهدیا آئینه داران

آرشیو وبلاگ http://www.fadaeyan.parsiblog.com/weblog.aspx






برچسب ها : شهادت  , سیاست  ,
      
<   <<   26   27   28   29   30   >>   >